ولایت

صفحه خانگی پارسی یار درباره

علت کاهش عمر انسان

    نظر

علت کاهش عمر انسان

یکی از دلایلی که کاهش عمر انسان اختلال در گردش خون در بدن است که بیشتر به علت انسداد شرائین موجب می شود واین امر باعث پیری زودرس ودر نتیجه کاهش طول عمر انسان می گردد که برای انسداد شرایین روشهای درمانی خاص کشف شده که تاثیر زیادی دارند .بدن انسان روزانه 500 تا 600 میلی گرم کلسترول نیاز دارد که بهترین را ه تامین آن استفاده از موادی مانند کره حیوانی وزرده تخم مرغ است .

چون کلسترول این مواد طبیعی است با بدن انسان سازگاری دارد واگر از این کلسترول استفاده نکند مجبور خواهد شد کلسترول مورد نیاز ازمواد دیگری مانند شکر بگیرد که برای سلامتی انسان مضر است .

 

 

عوامل طول عمر

1- آرامش روحی : که بیشتر از هرعامل دیگری در درازی عمر مؤ ثر است وآرامش روحی که درپر تو ایمان استوار بدست می آید می تواند عاملی مهم با شد که با استفاده از آن برتمام گرفتاریها چیره شود وانسان را در برابر همه رویدادها بیمه کند البته سبب طولانی شدن عمر پیروان ادیان آسمانی را می توان علاوه بر آرامش روحی در دستورات مذهبی دانست زیرا درتمام ادیان آسمانی بخصوص دین مقدس اسلام دستورات بهداشتی اعجاز آمیزی به چشم می خورد .

2- عامل ارث : اهمیت ونقش عوامل ژنتیک درطول عمر بسیار روشن است درطول تاریخ خانواده های فراوانی دیده شده که افراد آن معمولا از عمر نسبتا طولانی برخوردار بوده اند . مگر به واسطه تصادفی مرگشان زودتر فرارسیده

3-  عامل تغذیه : دانشمندان غذاشناسی عقیده دارند که طول عمر رابطه نزدیکی با طرز تغذیه وشرایط اقلیمی دارد .

4- کم خوری : گذشته از نوع غذا .حجم غذا نیز در کوتاهی ودرازی عمر تاثیر فراوان دارد پرخوری یکی از نیرومند ترین عوامل کوتاهی عمر است کسانی که بیشتر از صد سال عمر می کنند غالبا افراد کم خور بوده اند اسلام تاکید فراوان دارد براین که انسان تا کاملا گرسنه نشده بر سر سفره ننشیند وکاملا سیر نشده از کنارسفره برخیزد

5- عامل محیط : زندگی کردن درمحیط بی سروصدا .به دور از سموم ومیکروبها در منازلی که اشعه حیات بخش خورشید به قدر کافی برآن بتابد درطول عمر وسلامتی ساکنان آن تاثیر بسزایی دارد .

6- هوای آزاد : استنشاق هوای آزاد واستفاده از نسیم جان بخش صبح به هنگام طلوع فجر ورزندگی درمناطق سردسیر وخرم سبب طولانی شدن عمر سکونت در اطاقهای کم فضا موجب کوتاهی عمر است .

7- سرما : تعداد کسانی که به قرن دوم زندگی خود راه یافته اند درمناطق سردسیر بیش از مناطق گرمسیر بوده وارتباط سرما با طول عمر وطراوت وشادابی بیشتر است .

8-  سخت کوشی :

تلاش وکوشش در طولانی شدن عمر تاثیر شگرفی دارد .زنگ زدن که در اثر کم کاری بدنی وروحی حاصل می شود بیش از فرسودگی پرکاری بدنی وروحی عمر را کوتاه

می کند.

9-  شغل وحرفه :

گذشته ازمقدار کارنوع شغل هم در درازی وکوتاهی عمر مؤ ثر است .

10- دوری از دخانیات :

اعتیاد به دخانیات گذشته از ضررهای اجتماعی . اقتصادی . جسمی . روحی تاثیر عجیبی درکوتاهی عمر دارد که متاسفانه در اغاز جوانی از نشانه های روشنفکری به شما ر میّ آید ولی در همان روزهای نخستین عمر انسان را تباه می کند .

11- پیاده روی :

که خود رناظر پیران سالخورده هستیم که دلیل درازی عمر خود را جزپیاده روی نمی داتند .

 

طول عمر

طول عمر از شاخه های مساله عمومی ترین نسبت به حیات است .حقیت وماهیت حیات هنوز بر شته مجهول است وشاید بشر هیچ گاه هم از این راز سردر نیاورد که این اندازه ناتوان است وموضوع حیات را درست نمی شناسد واز ویژگی های آن آگاهی ندارد چگونه می خواهد مساله طول عمر واستبعاد آن رامطرح می سازد .

اگر پیری را عارض به حیات بدانیم ویا آن را قانون طبیعی شناسایی کنیم که به بافت واندام موجودات زنده از درون عامل نیتی را خواه ناخواه به مرحله فرسودگی .مرگ می رساند برهمین اساس دانش بشری گامهای مؤ ثری درباره ی درمان پیری برداشته است وهنوز هم براین مهم پای می فشرد .

 

درکتابهای بسیاری وجود معمری را قرینه ای برای طول عمر امام مهدی آورده اند عارضه مرگ معلول بهم خوردن تعادل مزاج انسان است واگر کسی بتواند تعادل مزاج خود را حفظ کند عمرطولانی خواهد داشت وبالنتیجه کسانی که سعی می کنند که طول عمر امام زمان زا یک خارق العاده وخارج از امور عادی بدانند به این قضا یا توجه نداشته اند.خداوند همه آنها را مشکور بدارد که قصد جهد کرده اند تا یک مساله عقیدتی استوار وقابل قبول سازندوشبهاتی را رفع کنند ولی جای این سوال هست که ماجرا نگران باشیم که بیندیشیم عمر طولانی امام ممکن است قرنهای طولانی دیگری ادامه پیدا کند واز نظر طول زمان دیگر قابل مقایسه با هیچ یک از قرائن مذکور در فوق نباشد یک امر عادی وازمقوله خوارق عادت است .؟

اگر نگاهی به قرآن کریم بیاندازیم درباره حوادث اعجاب انگیز ظاهرا مجال وناپذیر متنی داشته باشیم خواهیم دید که همه جا پس ذکر واقعه آن رامتکی ومستند به قدرت لایزال خور می سازد که حاکم بر نوامیس وقواعد طبیعی است .

داستان حضرت عیسی ( بدون پدر ) همانند خلقت آدم است که خداوند وی را از خاک آفرید وبه فرمان حق به وجودآمد ویا قضیه پیامبر عزیز که به نقل قرآن درکنار قریه ویران ومتروکی می گذشت که استخوانهای پر اکنده مردمی را دید که گویا درسانحه ای همگی هلاک شده اند وباخود اندیشید که کجا وچگونه مردگان پس ازمرگ زنده می شوند .

آنچه در این مورد به آدمی اطمینان می بخشد وبابیان خداوند درکتاب کریم سازگار است .استناد این گونه امور به قدرت خداوند متعال بی واسطه علل واسباب مادی است . زیرا قدرت پر وردگار مقید به هیچ گونه حد ومرز وقانون طبیعی نیست .

آنچه درمورد معمرین گفته شد مساله از غرابت ومحال بودن خارج کرده ودر تبعه امکان قرار می دهد .

پژوهشهایی درباره راز طول عمر بشر

پیشرفتهای پزشکی وتغذیه منجر به افزایش طول عمر بشر درسالهای اخیر شده وامروزه افراد بشر 150سال یا بیشتر عمر می کنند .

به گفته دکتر کنوک : تعداد افراد یکصد ساله در جهان بیش از هر قشر دیگر انسانها در حال افزایش است امروزه دیگر مرگ در اثر کهولت سن وجود ندارد بلکه بیماری ها هستند که منجر به مرگ می شوند و باید در تشخیص بد موقع مواردی آنها اقدام شود .برای کند کردن سرعت پیری در بدن می توان با تقویت قدرت دفاعی بدن تزریق هورمون به بدن و با پیوند سلول و اعضای بدن موفقعیتهای زیادی بدست آورد .

کاهش حرارت بدن منجر به افزایش طول عمر می شود . اگر افراد کهنسال روزانه مواد غذایی با مقدار کمتر از 1000 کالری میل کنند طول عمر آنها بیشتر خواهد بود .

البته دانشمندان به این موضوع توجه دارند که شرایط محیط زیست تنها تعیین کنننده طول عمر نیست بلکه ژن های خسارت دیده دربدن هم در کاهش طول عمر موثر ند ژن های صدمه دیده می توانند باعث تومور مغزی و سرطان سینه شوند .

طول عمر متوسط انسان امروزی 85 سال است و می توان پیش بینی کرد درسال 2010 متوسط طول عمر 115 سال باشد و می توان باور کرد کودکی که در سال 2003 متولد می شود 200 سال عمر می کند


علت غیبت و طولانی شدن آن

    نظر

 روایات

1- زراره می گوید : از امام صادق (ع) شنیدم که می فرمود : « همانا فرزند ( مهدی ) ، قبل از قیامتش غیبتی خواهد داشت .» گفتم : « چرا ؟» ، در حالی که اب دست به شکمش اشاره می فرمود گفت : « می ترسد .» سپس فرمود : « ای زراره ! او (امام) منتظر است و هم اوست که تولدش مورد شک و تردید واقع می شود ...»

2- محمد بن فرج می گوید : « امام ابو جعفر (ع) برایم نوشت : « وقتی خداوند تبارک وتعالی بر مردم خشم بگیرد ما را زا کنارشان دور می سازد .»

3- زرارة بن اعین می گوید : از امام صادق (ع) شنیدم مکه می فرمود : « قائم قبل از قیامتش غیبتی دارد ». گفتم : « چرا » فرمود : « می ترسد » تا آن جا که فرمود : « او منتظر است ، اما خداوند دوست دارد شیعه را آزمایش کند ، آن گاه معتقدان و طرفداران باطل به شک می افتند ...»

4- حنان بن سدیر به نقل از پدرش از امام صادق (ع) نقل می کند که فرمود : « فائم ما غیبتی دارد که طولانی می شود .» عرض کردم : « یا بن رسول الله ! علت آن چیست ؟ » فرمود : « خداوند نمی هخواهد این امر انجام شود مگر این که تمام سنتهایی را که پیامبران در غیبتهایشان داشته اند ، در این غیبت قرار دهد و ای سدیر ! ـ بنابراین باید تمام مدت مجموع غیبتهای پیامبران ، در این غیبت وجود داشته باشد . خداوند می فرماید : « لترکبنّ طبقاً عن طبق » مقصود این است که سنتهای گذشتگان در مورد شما جاری خواهد شد .:

5- ابراهیم کرخی می گوید : « به امام صادق (ع) عرض کردم ( یا اینکه شخصی به ایشان عرض کرد ) : « خداوند سالمت بدارد ، آیا علی (ع) در دین خدا قوی نبود ؟» فرمود :« آری ، چنین بود « ، گفتم ( ابراهیم یا آن شخص دیگر » : « پس چگونه مردم بر او چیره شدند و او جلوی ایشان نایستاد ؟» و چه چیزی باعث شد جلوی آنها را نگیرد ؟» فرمود : « آیه ای زا قرآن ، او را از این کار باز داشت ، » گفتم ( یا آن مرد گفت ) : « آن آیه کدام است ؟» فرمود « لو تزیلوا لعذّبنا الذّین کفروآ منهم عذاباً الیماً » خداوند عزّو جل فرزندانی مؤمن در پشت افرادی از کافران و منافقان قرار داده است و علی (ع) پدران ـ کافر یا منافق ـ را نمی کشت تا اینکه این امانتهای الهی از پشت آنها خارج شوند و وقتی این فرزندان از صلب آنها خارج می شدند بر هر کدام دست می یافت با آنها می جنگید ؛ قائم ما اهل بیت نیز چنین است ، تا تمام امانتهای الهی از پشت پدرانشان خارج نشوند ظهور نکرده و کسی را نمی کشد ، اما وقتی امانتها خارج شدند ، بر کافران و منافقان مسلط شده و آنها را می کشد .»

6- مروان انباری می گوید :« از اما باقر (ع) ( نوشته یا پیامی ) صادر شد که در آن فرمود: « وقتی خداوند بودن ما را در میان قومی ، ناخوش دارد ما را از میان آنها خواهد برد.»

7- فرات بن احنف از امام صادق از پدران بزرگوارش از امیرالمؤمنین (ع) نقل می کند که فرمود : « به خدا قسم من و این دو پسرم کشته خواهیم شد و در آخرالزمان مردی از نسل من به خونخواهی ما بر خواهد خاست ، او برای شناخته شدن گمراهان از رهیافتگان غیبتی طولانی خواهد کرد تا جایی که گویندگان نادان بگویند : خداوند را ـ برای فرستادن قائم ـ به آل محمد احتیاجی نیست ».

8- مفضل بن عمر از امام صادق (ع) نقل می کند : امیر المؤمنین (ع) فرمود : « بدانید که زمین از حجت خدا ختلی نیست ، اما خداوند به واسطه نادانی و ستمکاری مردم دیده ایشان را از دیدن حجتش فرو می بندد ...»

9-  امام باقر (ع) می فرماید : وقتی قائم ما خاندان ظهور کند می گوید : « ففرت منکم لمّا خفتکم فوهب لی ربّی حکماً » از میان شما رفتم چون از شما بر جان خود بیمناک بودم و اینک چون پروردگارم اذن داد و امر فرجم را به سامان رسانید به میانتان آمدم .»

    10-ابی وایل می گوید : « امیر المؤمنین (ع) دبه فرزندش حسین (ع) نگاهی انداخت و فرمود : « این پسرم سید و سالار است ، همان طور که خداوند سید و آقایش نامیده است ، و از نسل او فرزندی همنام پیامبرتان که در سیما و اندام و نیز اخلاق و رفتار ، شبیه اوست متولد خواهد شد و در دوران بیخبری و گمراهی مردم و نابودی حق و غلبه ستم خروج خواهد نمود ، به خدا قسم خروج او حتمی است و گرنه گردن زده خواهد شد .»

11- امام صادق (ع) می فرماید : « و چنین است که ایام غیبت امام قائم (ع) طولانی می شود تا اینکه با بازگشت و ارتداد شیعیان بدسرشتی که احساس به حکومت و قدرت رسدن در زمان امام قائم ، به نحو منافقانه ای آنها را شیعه نگهداشته است ، حقیقت ناب پدیدار گردد و ایمان از غش پالوده شود .»

12- در بخشی از حدیث ابوسعید عقیصا به نقل از امام مجتبی (ع) ، آمده است : « ... هیچیک از ما خاندان از تن دادن به نوعی بیعت با جبار زمانش خلاصی ندارد جز قائم که عیسی روح الله نمازش را به او اقتدا می کند ، خداوند عزّ و جلّ ، ولادت او و نیز خودش را از دیده مردم پنهان می کند تا در زمان ظهور ، در گرو بیعت با کسی نباشد...»

13- عبدالله بن فضل هاشمی می گوید : از امام صادق (ع) شنیدم که می فرمود : « صاحب الامر غیبتی دارد که ناگزیر اتفاق می افتد و ناراستان و طرفداران باطل به شک می افتند .» عرض کردم : « فدایت شوم ! چرا چنین می شود ؟ » فرمود : « به خاطر چیزی که ما اجازه نداریم آن را برای شما بازگو کنیم .» عرض کردم : « حکمت و فایده این غیبت چیست ؟ » فرمود : « حکمت غیبت او همان حکمت غیبت آن عده از حجتهای خداست که قبلاً از آنها یاد شده است ، حکمت این غیبت نیز تا بعد از ظهور آن حضرت ، بر مردم معلوم نخواهد شدهمان طور که حکمت کارهایی که خضر انجام داد تا قبل از جداشدنش از حضرت موسی ، معلوم نشد . ای پسر فضل ! این امری الهی است و سر آن و جهات پنهانی آن نیز الهی و به خدا مربوط است و هنگامی که ما می دانیم که خداوند عزّ و جلّ حکیم است، قبول و اعتراف می کنیم که تمام کارهایش عین حکمت و درستی است ـ هر چند که علت و چرایی آن کارها برای ما روشن نشده باشد .»


زندگانی امام صادق

    نظر

     نام: جعفر (به معنى نهر جارى پرفایده)

کنیه: ابو عبداللّه
لقب: صادق
 پدر: حضرت محمد بن على (ع )
مادر: معروف به ام فروه، دختر قاسم بن محمد بن ابى بکر
تاریخ ولادت: یکشنبه 17 ربیع الاول ، سال 83 هجرى
مکان ولادت: مدینه
مدت عمر مبارک : 65 سال
علت شهادت: مسمومیت
قاتل ملعون: منصور دوانیقى (خلیفه عباسى )
زمان شهادت: یکشنبه 25 شوال ، سال 148 هجرى
مدفن مطهر:
 قـبـر شریفش در قبرستان بقیع (واقع در مدینه منوره) در کنار قبر پدر و جدّ و عمویش امام حسن مجتبى (علیه السلام) مى باشد.

 

 

 

  زندگینامه امام جعفر صادق(ع)

امام جعفر صادق (ع) در پگاه روز جمعه یا دوشنبه هفدهم ربیع الاول

سال 80 هجرى، معروف به سال قحطى، در مدینه دیده به جهان گشود.

اما بنا به گفته شیخ مفید و کلینى، ولادت آن حضرت در سال 83 هجرى

اتفاق افتاده است. لکن ابن طلحه روایت نخست را صحیح ‏تر مى‏داند

و ابن خشاب نیز در این باره گوید: چنان که ذراع براى ما نقل کرده، روایت نخست، سال 80 هجرى، صحیح است. وفات آن امام (ع) در دوشنبه روزى از ماه شوال و بنا به نوشته مؤلف جنات الخلود در 25 شوال و به روایتى نیمه ماه رجب سال 148 هجرى روى داده است. با این حساب مى‏توان عمر آن حضرت را 68 یا 65 سال گفت که از این مقدار 12 سال و چند روزى و یا 15 سال با جدش امام زین العابدین (ع) معاصر بوده و 19 سال با پدرش و 34 سال پس از پدرش زیسته است که همین مدت، دوران خلافت و امامت آن حضرت به شمار مى‏آید و نیز بقیه مدتى است که سلطنت هشام بن عبد الملک، و خلافت ولید بن یزید بن عبد الملک و یزید بن ولید عبد الملک، ملقب به ناقص، ابراهیم بن ولید و مروان بن محمد ادامه داشته است.

کنیه مادر امام (ع) را ام فروه گفته ‏اند. برخى نیز کنیه او را ام القاسم نوشته و اسم او را قریبه یا فاطمه ذکر کرده‏اند. کنیه آن حضرت ابو عبد الله بوده است و این کنیه از دیگر کنیه ‏هاى وى معروف‏تر و مشهورتر است. محمد بن طلحه گوید: برخى کنیه آن حضرت را ابو اسماعیل دانسته ‏اند. ابن شهر آشوب نیز در کتاب مناقب مى‏گوید: آن حضرت مکنى به ابو عبد الله و ابو اسماعیل و کنیه خاص وى ابو موسى بوده است.

  لقب امام صادق (ع)

 آن حضرت القاب چندى داشت که مشهورترین آنها صادق، صابر، فاضل و طاهر بود. از آنجا که وى در بیان و گفتار راستگو بود، او را صادق خواندند. 

  فضایل امام جعفر صادق (ع)

مناقب آن حضرت بسیار است که به اقتصار از آنها یاد مى‏کنیم. فضایل امام صادق بیش از آن است که بتوان ذکر کرد. جمله ای از مالک بن انس امام مشهور اهل سنت است که: «بهتر از جعفر بن محمد، هیچ چشمی ندیده، هیچ گوشی نشنیده و در هیچ قلبی خطور نکرده است.» از ابوحنیفه نیز این جمله مشهور است که گفت: «ما رأیت افقه من جعفر بن محمد» یعنی: «از جعفر بن محمد، فقیه تر ندیدم.» و اگر از زبان خود آن حضرت بشنویم ضریس می گوید: امام صادق در این آیة شریفة: کل شیء هالک الا وجهه، یعنی: «هر چیز فانی است جز وجه خدای متعال،» فرمود: «نحن الوجه الذی یوتی الله منهم» یعنی «ماییم آیینه ای که خداوند از آن آیینه شناخته می شود.» بنابراین امام صادق (ع) فرموده است او آیینه ذات حق تعالی است.

شیخ مفید در ارشاد مى‏نویسد: علومى که از آن حضرت نقل کرده‏ اند به اندازه ‏اى است که ره توشه کاروانیان شد و نامش در همه جا انتشار یافت. دانشمندان در بین ائمه (ع) بیشترین نقل ها را از امام صادق روایت کرده ‏اند. هیچ یک از اهل آثار و راویان اخبار بدان اندازه که از آن حضرت بهره برده ‏اند از دیگران سود نبرده ‏اند. محدثان نام راویان موثق آن حضرت را جمع کرده ‏اند که شماره آنها، با صرف نظر از اختلاف در عقیده و گفتار، به چهار هزار نفر مى‏رسد.

بیشترین حجم روایات، احادیثی است که از امام صادق (ع) نقل شده است، اهمیت معارف منقول از جعفر بن محمد (ص) به میزانی است که شیعه به ایشان منسوب شده است: “شیعه جعفری”. کمتر مسئله دینی (اْعم از اعتقادی، اخلاقی و فقهی) بدون رجوع به قول امام صادق (ع) قابل حل است. کثرت روایات منقول از امام صادق (ع) به دو دلیل است:

یکی اینکه از دیگر ائمه عمر بیشتری نصیب ایشان شد و ایشان با شصت و پنج سال عمر شیخ الائمه محسوب می شود (148     –     83 هجری) ، و دیگری که به مراتب مهمتر از اولی است، شرائط زمانی خاص حیات امام صادق (ع) است. دوران امامت امام ششم مصادف با دوران ضعف مفرط امویان، انتقال قدرت از امویان به عباسیان و آغاز خلافت عباسیان است. امام با حسن استفاده از این فترت و ضعف قدرت سیاسی به بسط و اشاعه معارف دینی همت می گمارد. گسترش زائد الوصف سرزمین اسلامی و مواجهه اسلام و تشیع با افکار، ادیان، مذاهب و عقاید گوناگون اقتضای جهادی فرهنگی داشت و امام صادق (ع) به بهترین وجهی به تبیین، تقویت و تعمیق “هویت مذهبی تشیع” پرداخت. از عصر جعفری است که شیعه در عرصه های گوناگون کلام، اخلاق، فقه، تفسیر و    …     صاحب هویت مستقل می شود. عظمت علمی امام صادق (ع) در حدی است که ائمه مذاهب دیگر اسلامی از قبیل ابوحنیفه و مالک خود را نیازمند به استفاده از جلسه درس او می یابند. مناظرات عالمانه او با ارباب دیگر ادیان و عقاید نشانی از سعه صدر و وسعت دانش امام است. اهمیت این جهاد فرهنگی امام صادق (ع) کمتر از قیام خونین سید الشهداء (ع) نیست.

 

امام و فقه اسلامی

ـ فقه شیعه امامیه که به فقه جعفری مشهور است منسوب به جعفر صادق (ع) است. زیرا قسمت عمده احکام فقه اسلامی بر طبق مذهب شیعه امامیه از آن حضرت است و آن اندازه که از آن حضرت نقل شده است از هیچ یک از (ائمه) اهل بیت علیهم السلام نقل نگردیده است. اصحاب حدیث اسامی راویان ثقه که از او روایت کرده اند به 4000 شخص بالغ دانسته اند.

ـ در نیمه اول قرن دوم هجری فقهای طراز اولی مانند ابوحنیفه و امام مالک بن انس و اوزاعی و محدثان بزرگی مانند سفیان شوری و شعبه بن الحجاج و سلیمان بن مهران اعمش ظهور کردند. در این دوره است که فقه اسلامی به معنی امروزی آن تولد یافته و روبه رشد نهاده است. و نیز آن دوره عصر شکوفایی حدیث و ظهور مسائل و مباحث کلامی مهم در بصره و کوفه بوده است.

 ـ حضرت صادق (ع) در این دوره در محیط مدینه که محل ظهور تابعین ومحدثان و راویان و فقهای بزرگ بوده، بزرگ شد، اما منبع علم او در فقه نه «تابعیان» و نه «محدثان» و نه «فقها» ی آن عصر بودند بلکه او تنها از یک طریق که اعلاء و اوثق طرق بود نقل می کرد و آن همان از طریق پدرش امام محمد باقر (ع) و او از پدرش علی بن الحسین (ع) و او از پدرش حسین بن علی (ع) و او از پدرش علی بن ابیطالب (ع) و او هم از حضرت رسول (ص) بود و این ائمه بزرگوار در مواردی که روایتی از آباء طاهرین خود نداشته باشند خود منبع فیاض مستقیم احکام الهی هستند.


زندگانی امام رضا

    نظر

     زندگانی امام رضا(ع)

       زادگاه

هشتمین پیشوای شیعیان امام علی بن نوسی الرضا علیه السلام در مدینه دیده به جهان گشود.

  کنیه ها

ابوالحسن و ابوعلی

  لقبها

رضا، صابر، زکی، ولی، فاضل، وفی، صدیق، رضی، سراج الله، نورالهدی، قرة عین المؤمنین، مکیدة الملحدین، کفوالملک، کافی الخلق، رب السریر، و رئاب التدبیر

  مشهورترین لقب

مشهورترین لقب آن حضرت «رضا» است و در سبب این لقب گفته اند: «او از آن روی رضا خوانده شد که در آسمان خوشایند و در زمین مورد خشنودی پیامبران خدا و امامان پس از او بود. همچنین گفته شده : از آن روی که همگان، خواه مخالفان و خواه همراهان به او خشنود بودند. سر انجام، گفته شده است: از آن روی او رضا خوانده اند که مأمون به او خشنود شد.»

  مادر امام

در روایتهای مختلفی که به ما رسیده است نامها و کینه ها و لقبهای ام البنین، نجمه، سکن، تکتم، خیزران، طاهره و شقرا، را برای مادر آن حضرت آورده اند.

 

  زاد روز

درباره روز، ماه و سال ولادت و همچنین وفات آن حضرت اختلاف است.
ولادت آن حضرت را به سالهای (148 و 151 و 153ق) و در روزهای جمعه نوزدهم رمضان، نیمه همین ماه، جمعه دهم رجب و یازدهم ذی القعده.

  روز شهادت

روز وفات آن حضرت را نیز به سالهای (202 و 203 و 206ق) دانسته اند.
اما بیشتر بر آنند که ولادت آن حضرت در سال (148ق) یعنی همان سال وفات امام صادق علیه السلام بوده است، چنان که مفید، کلینی، کفعمی، شهید، طبرسی، صدوق، ابن زهره، مسعودی، ابوالفداء، ابن اثیر، ابن حجر، ابن جوزی و کسانی دیگر این نظر را برگزیده اند.

در باره تاریخ وفات آن حضرت نیز عقیده اکثر عالمان همان سال(203ق) است.
بنابر این روایت، عمر آن حضرت پنجاه و پنج سال می شود که بیست و پنج سال آن را در کنار پدر خویش سپری کرده و بیست سال دیگر امامت شیعیان را بر عهده داشته است.

این بیست سال مصادف است با دوره پایانی خلافت هارون عباسی، پس از آن سه سال دوران خلافت امین، و سپس ادامه جنگ و جدایی میان خراسان و بغداد به مدت حدود دو سال، و سر انجام دوره ای از خلافت مأمون.

  فرزندان

گرچه که نام پنج پسر و یک دختر برای او ذکر کرده اند، اما چنان که علامه مجلسی می گوید: حداکثر تنها از جواد به عنوان فرزند او نام برده اند.
به دسیسه مامون و با سم او به شهادت رسید و پیکر مطهر او را در طوس در قبله قبه هارونی سرای حمید بن قحطبه طایی به خاک سپردند و امروز مرقد او مزار آشنای شیفتگان است.

زندگى و شخصیت امامان شیعه، دو جنبه ارزشى متمایز و با این  حال مرتبط با هم دارد:

  اول : شخصیت عملى و علمى و اخلاقى و اجتماعى آنان که در طول زندگى ایشان، در منظر همگان شکل گرفته است و فهم و ادراک آن نیاز به پیش زمینه‏  هاى اعتقادى و مذهبى خاص ندارد، بلکه هر بیننده فهیم و داراى شعور و انصاف مى‏تواند، ارزش ها و امتیازهاى آنان را دریابد و بشناسد.    

  دوم : شخصیت معنوى و الهى آنان که ریشه در عنایت ویژه خداوند نسبت به ایشان دارد.  شناخت این بعد از شخصیت اهل بیت نیاز به معرفت هاى پیشین  دارد؛ یعنى نخست باید به رسالت پیامبر(ص) ایمان داشت و براساس رهنمودهاى آن حضرت، ولایت عترت را پذیرفت و براى شناخت جایگاه عترت به  روایات و راویان معتبر اعتماد کرد و کوتاه سخن این که بینش هاى مذهبى مختلف، مى‏تواند مانع شناخت این بعد از شخصیت اهل‏ بیت علیهم السلام باشد.    

     شهادت

 

مأمون خلیفه عباسی ، برای بقا حکومت نا مشروع خود روشی مغایر با روش پدران خود اختیار کرد. او برای اینکه بتواند امام رضا (ع) تحت کنترل خود داشته باشد و همچنین ایشان را در کارهای حکومتی به صورت ظاهری دخیل جلوه دهد؛ ایشان را از مدینه شهر جدشان به طوس پایگاه حکومت عباسیان فراخواند و ایشان را به ولیعهدی خود منسوب کرد.امام رضا (ع) که وضع دشوار زندگی شیعیان را می دید و از سوی دیگر می دانست که با حضور در پایگاه حکومتی شاید بتواند هرچند کم در کارهای مسلمین گشایشی انجام دهد به سوی طوس رهسپار گشتند. سفری سخت و طاقت فرسا که در این سفر خواهر گرامیشان را حضرت معصومه را در شهر قم از دست دادند.

دانشمندان مذاهب گوناگون که به طوس می آمدند جملگی در بحث و تبادل نظر در مقابل به آن حضرت پی به عظمت و علم والای آن حضرت می بردند و جملگی به این نکته که با حضور آن حضرت چرا باید خلافت مسلمین در دست مامون باشد صحه می گذاشتند.کم کم جلوه های علوی امام بر کسانی که از متعصبین به مامون بودند نیز روشن می گشت و حتی در درون خانواده مامون نیز زمزمه هائی به گوش می رسید. ماه ها بود که بارانی نباریده بود و شهر در بی آبی داشت به بیابانی مبدل می شد. مامون بهترین فرصت را بدست آورده بود تا با تحریک مردم از امام بخواهد که نماز باران بخواند و با توجه به آب و هوای شهر طوس اصلا امکان این را که باران ببارد را نمی داد.

 

حضرت در ورود به شهر طوس با استقبال بی نظیر مردم مواجه شدند و از همان روز اول تخم کینه در دل مامون کاشته شد.امام رضا با این شرط که هیچگونه دخالتی در کار های حکومتی و عزل و نصب ها نخواهند داشت این مسئولیت را قبول کردند.مامون که در ابتدا فرض می کرد که توانسته است با این کار خطر شیعیان را بطور کل از بین ببرد کم کم متوجه شد که نه تنها به هدف خود نرسیده است بلکه با حضور امام در مرکز حکومت و اخلاق و منش و تقوای ایشان روز به روز بر تعداد ارادتمندان آن حضرت افزوده می شود. دیگر طوس به مرکز و کانون توجه مسلمانان مبدل شده بود و نام و آوازه حضرت در سرتاسر بلاد اسلامی پیچیده شده بود.

امام قبول کردند در گرمای طاقت فرسای شهربهمراه مردم به بیرون شهر رفتند. امام به نماز ایستادند در اواخر نماز بود ولی هنوز لکه ای ابر در هوا نبود.  مامون خوشحال و خرسند از اینکه دارد به مقصور خود می رسد. امام بعد از نماز و در حالی که مردم داشتند با نا امیدی متفرق می شدند دست بر دعا برداشتند . ناگهان آسمان را ابر پوشاند . و غرش آسمان و ابرها خبر از باران داد.

 .

 

 


روز موعود

    نظر

رویدادهای پیش از ظهور

“درآخر زمان و نزدیک شدن قیامت که بدترین زمان ها است، زن ها برهنه و عریان در دیدگاه مردم ظاهر می شوند و بدین جهت دین خود را از دست می دهند. آتش فتنه و فساد را دامن می زنند. شهوت پرست و بی بند و بار می گردند. حرام خدا را حلال کرده و در جهنم همیشه خواهند بود.“

 

اسلام پیروز

“آنگاه که قائم آل محمد (ع) ظهور کند، خدا اسلام را بر تمام دین ها پیروز گرداند.”

توضیح:

ولی این نوید، نباید مسلمانان را از وظیفه ی مهم خویش‍؛ امر به معروف و نهی از منکر، باز دارد و بگویند چون امام قائم (ع) قیام می کند، و اسلام پیروز می شود. مسلمان در هر حال، باید به خاطر گسترش اسلام بکوشد و با ظلم و گناه پیکار کند.

 

هنگامه ی قیام، معلوم نیست

“‌از امام پنجم پرسیدند امام قائم به کدامین زمان قیام می کند؟ حضرت در پاسخ سه بار فرمود: آنها که زمان ظهور را تعیین می کنند،‌دروغ می گویند.”

 

روزگار حکومت حق

حکومت راستین امام قائم (ع) دولت ها و حکومت های باطل را از میان خواهد برد.”

 

فریاد توحید

“آنگاه که امام قائم حضرت مهدی (ع) قیام کند، بانگ یکتاپرستی و رسالت پیامبر عزیز اسلام در سراسر جهان طنین افکند.“

 

آری امام زمان را دیده ام

“عبدالله بن جعفر می گوید: از محمد بن عثمان که یکی از نایبان ویژه ی امام زمان (ع) بود پرسیدم آیا تاکنون امام زمان را دیده ای؟ گفت: آری و آخرین دیدارم در کنار خانه ی خدا (کعبه) بود که نیایش می کرد و می فرمود: خدایا! آنچه به من وعده داده ای به انجام رسان.”

 

ندای آسمانی

“وقت ظهور او منادی غیبی از آسمان نام او و پدرش را به گوش مردم می رساند.”

 

عمران و آبادی در دولت مهدی (ع)

“حکومت امام زمان (ع) شرق و غرب جهان را فرا می گیرد و گنجینه ها به دست وی افتد و او ویرانی های زمین را آباد سازد.”

 

خدایا شاهد باش، که ایمان داریم

پیامبر اکرم (ص): “آن کس که فرزندم “قائم آل محمد” را نپذیرد، مرا نپذیرفته و انکار کرده است.”

توضیح

اگر دانشمند نابغه ای از استادی، بسیار تعریف کرد و گفت که از هر جهت وارد و کامل است، نزد او درس بخوانید، اکنون اگر ما از دانش آن استاد استفاده نکنیم و او را بی سواد بخوانیم، به آن دانشمند بی اعتنایی نکرده ایم و سخنش را ناچیز نشمرده ایم؟

 

منتظران همانند پیکارگرانند

“آن کس که با انتظار فرا رسیدن حکومت امام زمان (ع) دیده از جهان فرو بندد، مانند کسی است که با آن حضرت در خیمه اش باشد. نه، بلکه مانند کسی است که در پیش رسول خدا (ص) جهاد کند.”

 

ایمان راستین

“حکومت ما آنگاه فرا می رسد که شما غربال شوید          آزمایش شوید- و سه بار این جمله را تکرار کرد و سپس فرمود: آنها که ایمانشان ضعیف و معیوب است، می روند و تنها ایمان داران راستین بر جای خواهند ماند.”

 

زمین به عدالت زنده می شود

“خدا زمین را به وسیله ی قائم آل محمد (ع) زنده می کند، یعنی: جهان که به بیداد گری مرده است به دادفرمایی امام قائم (ع) روح تازه پیدا می کند.”

 

 

هر کس او را نشناسد     

شناختن امام، دانستن روز تولد و درگذشت او نیست، بلکه شناختن موقعیت، شخصیت و هدف اوست.

 

روزگاری می آید که