گناهان کبیره
گناهان کبیره
اکثر دانشمندان و کسانی که تألیفی درباره گناه دارند در باب شمارش گناهان کبیره: به کیفر و مجازات هایی که در شرع مقدس برای ارتکاب آنها در نظر گرفته شده اشاره نموده اند همان که در کتاب حدود و قصاص و تعزیرات فقه و در قانون مجازات اسلامی موجود است نظر به اینکه نیازی به ذکر کیفر گناهان تشخیص نشد بنابراین در این نوشته فقط فهرست گناهان کبیره و آنچه 2 محتمل است که جزء معاصی بزرگ باشند ذکر می گردد.
1- شرک و ریاء.
2- یأس از رحمت الهی.
3- قنوط و بدگمانی به خدا. 3
4- نترسیدن از قهر نهائی خدا.
5- آدم کشی.
6- عقوق و آزردن والدین.
7- قطع رحم.
8- خوردن مال یتیم.
9- رباخواری.
10- زنا.
11- لواط.
12- شراب خواری.
13- قذف. 1
14- قمار.
15- سرگرمی با آلات موسیقی.
16- آوازه خوانی.
17- دروغ.
18- سوگند دروغ.
19- گواهی و شهادت دروغ.
20- گواهی به حق ندادن.
21- پیمان شکنی.
22- خیانت به امانت.
23- دزدی.
24- کم فروشی.
25- حرامخواری.
26- حبس حقوق.
27- فرار از جهاد.
28- تعرب بعد از هجرت. 1
29- کمک به ستمگران.
30- یاری نکردن ستم دیدگان.
31- سحر.
32- اسراف.
33- کبر ورزیدن.
34- جنگ با مسلمانان.
35- خوردن مردار و خوردن گوشت خوک.
36- ترک نماز عمداً.
37- زکات ندادن.
38- استخفاف حج.
39- ترک یکی از واجبات.
40- اصرار بر گناه و کوچک شمردن آن.
41- حیف در وصیت. 2
42- غیبت کردن.
43- نمامی و سخن چینی.
44- استهزاء و مسخره کردن مؤمن.
45- دشنام دادن (سب) و طعن.
46- خوار کردن مؤمن.
47- سرزنش و رسوا نمودن مؤمن.
48- هجو و بدگویی و برشمردن عیب مؤمن به شعر یا نثر.
49- آزار رساندن به مؤمن.
50- اذیت همسایه.
51- مکر و نیرنگ.
52- نفاق و دوروئی.
53- احتکار.
54- حسد.
55- دشمنی با مؤمن.
56- مساحقه.
57- قیادت و دیاثت.
58- استمناء.
59- بدعت.
60- حکم بنا حق دادن.
61- جنگ در ماه های حرام.
62- باز داشتن از راه خدا.
63- کفران نعمت.
64- فتنه.
65- فروختن اسلحه به کفار.
66- بهتان و سوء ظن.
67- هتک قرآن.
68- هتک کعبه.
69- هتک مساجد.
70- هتک مشاهد و حرم ائمه معصومین و تربت حسینی (ع).
2– فهرست گناهان کبیره و آنچه محتمل است کبیره باشد از کتاب گناهان کبیره شهید دستغیب نقل شد.
3– در فرق یأس با قنوط گویند: یأس تنها ناامیدی قلب است هرگاه این نومیدی شدید شود به طوری که به ظاهر سرایت نماید و از سخنانش نومیدی تراوش می کند در این صورت قنوط نامیده می شود.
1– نسبت زنا یا لواط به زن یا مرد پاکدامن قذف نامیده می شود.
1– اعرابی شدن پس از مهاجرت: اعرابی به کسانی می گویند که بادیه نشین هستند و از دین و آداب و رسوم آن بی خبر و بی اعتنایند و هجرت ترک کردن بادیه نشینی و آمدن به مرکز اسلام و مشرف شدن به خدمت پیامبر (ص) با وصی او برای متدین شدن به دین خدا و یاد گرفتن احکام و مسائل دینی و تعرب بعد از هجرت آن است که پیش از یاد گرفتن آنچه باید بفهمد محالت نخستین از جهالت و نادانی و بی اعتنائی به دیانت بازگردد.
2– ستم و تعدی درباره تمام یا بعضی از ورثه و محروم ساختن آنها از ارث است.