حیران
نمی دانم تو را پیدا نمایم
یا خودم
آقا
توپیدایی ومن پنهانتر از شبهای بی ماهم
سیاهم
پرگناهم
توبیا دستی بکش بر قلب بیمارم
حسین بخشید حر باوفا را
بی وفایم من
شکستم بی نهایت توبه هایم را
به زنجیر گناهان وام دارم من
دعایم کن
دعایم میکنی آقا
دگر غمگین تر از ابرم
توبادم کن تو شادم کن
تورا جان در ومادر توپاکم کن تو پاکم کن
تو آبی
نه توبارانی
بیا بر من ببار آقا
میدانم
که می بینی گناهانم
ولی با این همه ظلمت
تو را من دوست میدارم
تو را دارم
ندارم هیچکس دیگر
به جز الله
بی یارم
مددکاری
منم مضطر تو درمانی
تو رافرق علی مولا روا کن حاجت ما را