ولایت

صفحه خانگی پارسی یار درباره

فرار از وساوس

امام صادق (ع) در مصباح الشریعه می فرماید:

وَ لَن تَقدِرْ عَلی هذا و مَعرِفَة اِتیانِهِ وَ مَذاهِبَ وَسوَسَتِهِ اِلّا بِدَوامِ المُراقِبةِ وَالاِستقامَةِ عَلی بَساطِ الخدمَةِ وَ هَیبَةِ المُطَّلِعِ وَ اَمّا المُهملُ لِاَوقاتِهِ فَهُوَ صَیدُ الشَیطانِ

هرگز قدرت خلاص از فریب شیطان و نجات از راه های فریب و وسوسه او برای تو نیست مگر به چند چیز: 1- دوام مراقبت     2- استقامت بر عبادت              3- هراس از عظمت و قدرت خدائی که بر درون و برون تو آگاه است            4- کثرت یاد خداوند در همه اوقات، و کسی که در این امر اهمال کار است و اوقاتش را بیهوده تلف می کند به یقین صید مناسبی برای این دشمن خطرناک است.

 


جالب

 

آوای قرآن

سلمان فارسی از پیامبر عزیز ما، نقل می کند که فرمود: “امامان پس از من دوازده نفرند به تعداد ماه های سال.”

 

و آخرینشان “قائم” است

سلمان پارسی، پیرمرد روشن دل ایرانی در جمع حاضران بود و سخنان رسول الله را برای ما چنین بازگو می کند:

پیامبر فرمود:

“ای مردم! من در این زودی ها شما را وداع خواهم گفت. شما را ای مردم درباره ی فرزندانم (عترت) سفارش می کنم تا بدانها نیکی کنید و بزرگشان دارید.

از بدعت 0پدید آوردن چیزهای تازه ای که از دین نیست) دوری کنید، زیرا هرگونه بدعتی گمراهی است و گمراهان در آتشند. آنکه از دیدار “خورشید” محروم است باید از “ماه“ بهره گیرد و آن که ماه را نمی بیند، باید از نور “فرقدان“ (دو ستاره ای نزدیک قطب شمال) روشنی گیرد و اگر آن دوم هم نبودند،‌از دیگر ستارگان فرزوان         ”

سلمان می گوید: پرسیدم یا رسول الله! پدر و مادرم فدایت. منظورت از خورشید و ماه و فرقدان چیست که بالای منبر فرمودید هر کدام را از دست دادید، به دیگری پناه برید؟ آن گرامی فرمود: “من بسان خورشیدم و علی (ع) چونان ماه. در آن هنگام که مرا از دست دادید، علی را پیشوا قرار دهید. و امام فرقدان حسن و حسین     درود خدا بر آنان- هستند که پس از علی (ع) پیشوای شما خواهند بود. و امام دیگر “ستارگان روشن” پیشوایان نهگانه ای هستند که از نسل حسین (ع) پدید می آیند و نهمین آنها، مهدی (ع) است        ”

 

کشتی نوح

اینک پیامبر ما از نوح سخن می گوید:

“یارانم! فرزندان پاک من، چونان کشتی نوح اند. هر کس به کشتی نشست از نابودی برست. کسانی هم که فرزندان پاک مرا پیشوا قرار دهند از گمراهی و هلاکت نجات پیدا خواهند کرد

این هنگام مردی پرسید: “یا رسول الله! پیشوایان بعد از شما چند نفرند؟”

حضرت فرمود: “دوازده نفر که همگان از دودمان منند.”

 

او کاخ ستمگران را درهم می کوبد

خداوند عمر او را در روزگار غیبت دراز می کند و آنگاه وی را به صورت جوانی چهل ساله ظاهر می سازد، تا مردم بدانند خداوند بر همه چیز توانا است.

 

این است دین راستین

امام باقر (ع) به آیتی از قرآن اشاره کرد و گفت: “روشن تر از این سخن، کلام خداست که فرمود: از آغاز آفرینش زمین و آسمان ها، شماره ی ماه ها نزد خدا و در کتاب خدا دوازده بوده است؛ چهار از آنها، ماه های حرام است. این است دین پابرجا و راستین خدا. درباره ی این ها به خود ستم نکنید.”

امام در تفسیر این آیه ادامه داد: “شناختن ماه های محرم، صفر، ربیع و حرام های آن که: رجب، ذوالقعده، ذوالحجه و محرم مـی باشد، دین پابرجا و راستین خدا نیست، زیرا یهود و مسیحیان و مجوس و دیگر مردمان، از منافق و مخالف، این ماه ها را می شناسند و نام آنها را می دانند.

مقصود از آنها، امامان دوازده گانه هستند، که دین خدا را برپا می دارند.”

 

 


آثار و نتایج غیبت امام زمان(ع

همانطور که   در ضمن بعضى از روایات قبلى هم بیان شده بود دوره غیبت امام(ع) داراى مشکلات وگرفتاریهاى فکرى و اعتقادى بسیار خطرناکى است که امروزه حداقل بخشى از آنها رابعینه مشاهده مى‏کنیم. حضرات معصومین(ع) سالها پیش از تولد امام‏عصر(ع) به اینپیشامدها و اثرات منفى آنها اشاره کرده‏اند و ارائه هشدارها این واقعیت را تأییدمى‏کند که مردم اگر برنامه‏ریزى و عملکرد مناسبى را در پیش بگیرند از همه اینگرفتاریها مى‏توانند در امان باشند والاّ دلیلى ندارد که در دهها روایت از وقایع وفجایع آخرالزمان سخن به میان آید. این مسایل مطرح شده است تا مردم پیشاپیشآمادگیهاى لازم را در خود ایجاد کنند تا گرفتار تبعات منفى این امور نشوند. درلابلاى مجموعه رهنمودهاى حضرت على(ع)، به برخى از گرفتاریها و معضلات مهم دوره غیبتاشاره شده است که در اینجا چند مورد از آنها به عنوان نمونه ذکرمى‏شود:
سرگردان شدن مردم
امام على بن ابى‏طالب(ع) در چندین روایتبه این گرفتارى اشاره دارند. در یک مورد مى‏فرمایند:براى قائم ما دوره غیبتىهست که مدت زمان زیادى طول خواهد کشید. گویى شیعیان را هم‏اکنون با چشم خود مى‏بینمکه در آن دوره همانند گله‏اى بى‏سرپرست در دشت و صحرا پراکنده شده‏اند و دنبالسرپناه و محل امن و راحتى مى‏گردند امّا آن را پیدا نمى‏کنند. اى مردم! آگاه باشیددر چنان شرایطى اگر کسى در دین خود ثابت قدم باشد و در نتیجه طولانى شدن دوره غیبتقلب او قساوت پیدا نکند در روز قیامت با من خواهد بود.
یا در سخن دیگرمى‏فرمایند:
در غیبت امام زمان(ع)، مردم آن چنان دچار حیرت و سرگردانى مى‏شوندکه عده زیادى از آنان گمراه مى‏گردند. تنها کسانى که به دامن عترت پیامبر اکرم(ص) چنگ بزنند نجات پیدا مى‏کنند و در مسیر هدایت باقى مى‏مانند.در جاى دیگرعلى(ع)، ضمن ارائه تصویرى از دوره غیبت امام مهدى(ع)، مى‏فرمایند:
فتنه‏ها ومشکلات گوناگونى در این دوره به وجود خواهد آمد. به عنوان مثال دشمنان شیعیان ازآنها بدگویى کرده، افراد فاسق و شرور به شرارت و گمراه سازى مردم از مسیر صحیحخواهند پرداخت و اوضاع به اندازه‏اى آشفته و پریشان خواهد شد که بعضى مردم دچارحیرت و سرگردانى خواهند شد.
به عبارت دیگر مردم از تشخیص راه درست عاجز خواهندبود. بدیهى است که وقتى امکان تشخیص راه صحیح مشکل بشود اغلب مردم خود به خود یا دراثر تبلیغات گوناگون دشمنان و بدخواهان به مسیرهاى انحرافى سوق دادهمى‏شوند.


مشکل شدن دیندارى
پایبندى به احکام و مقررات دینى، فضا وبستر مناسبى لازم دارد. به دلالت روایتهاى فراوان، یکى از گرفتاریهاى دوران غیبت آناست که پایبندى به ارزشهاى دینى بسیار کم خواهد شد و این مسئله ناشى از عواملى استکه کم و بیش به آنها هم در لابلاى سخنان معصومین(ع) اشاره شده است. على(ع) درروایتى مى‏فرمایند:
سوگند به خدایى که حضرت محمد(ص) را به حق براى پیامبرىبرگزیده و او را به همه مخلوقات فضیلت و برترى داده است مسئله ظهور امام‏عصر(عج) واقع نخواهد شد مگر پس از یک دوران سخت حیرانى و سرگردانى که در آن شرایط کسى جزافراد خالص و پاکیزه که یقین را با تمام وجود خود لمس کرده باشند، در پایبندى بهدین استوار و پابرجا نخواهند ماند. پروردگار عالم از چنین کسانى که با وجود آن همهنابسامانیها در دین ثابت قدم‏اند براى ولایت ما پیمان گرفته و در دلهاى آنها ایمانرا تثبیت کرده است وبا عنایات خاصى که به آنها دارد مورد تأئیدشان قرار دادهاست.
در روایت دیگر آن حضرت با تشبیه محسوسى، سختى دیندارى را در دوران غیبتبه تصویر کشیده، مى‏فرمایند:
براى صاحب‏الامر(ع) دوره غیبتى هست که در آن زمانهر کس که به دین خود چنگ بزند و در آن استوار باشد همانند کسى است که با دست خودبخواهد بوته‏هاى خار را بکند. به راستى چه کسى مى‏تواند با دست خود بوته‏هاى خار رالمس کند؟
در یکى از روایتها، امام على‏بن‏ابى‏طالب(ع)، پس از اشاره به سختیهاىدوره غیبت از نظر پایبندى به احکام دینى در ضمن تصریح مى‏کنند که همه این پیشامدهابه منظور امتحان و آزمایش انسانهاست تا میزان تقوى و ایمان آنها معلوم گردد؛ چرا کهبه یک تعبیر هدف از خلقت جهان، امتحان انسان است. آن حضرت مى‏فرمایند:
براى صاحباین امر دوره غیبتى هست که باید انسانها (افراد) در چنان شرایطى تقواى الهى را درپیش گیرند و به دین و احکام و مقررات آن پایبند باشند.
امام على(ع)، آنگاه آیهزیر را تلاوت کرده و بدینوسیله تذکر دادند که سنت دائمى خداوند؛ یعنى امتحان بشر درهمه زمانها جریان دارد و تمام پیشامدهاى دوران غیبت نیز در این راستاست:آیاگمان کردید بى‏آن‏که حوادث و وقایعى که براى گذشتگان پیش آمد براى شما پیش آید داخلبهشت مى‏شوید؟! همان گذشتگانى که آنچنان دچار گرفتاریها و مشکلات شدند که حتىپیامبر و افرادى که به او ایمان آورده بودند با خود مى‏گفتند: پس نصرت و یارىخداوند چه زمانى فرا خواهد رسید؟ آنگاه به آنها گفته شد یارى خداوند نزدیکاست.
تردید در وجود امام زمان(ع(
یکى از وقایع بسیار تلخ عصر غیبتآن است که در نتیجه نابسامانیها و شیوع فساد و بى‏عدالتى، مردم آن چنان دچار یأس وناامیدى خواهند شد که در این‏که امام معصومى در چنین شرایطى در روى زمین باشد شکخواهند کرد و با خود خواهند گفت: اگر در روى زمین حجتى از حجتهاى الهى وجود داشت درمقابل این همه ظلم و ستم که انجام مى‏گیرد ایستادگى مى‏کرد و نسبت به برطرف ساختنآن اقدام لازم به عمل مى‏آورد.

حضرت على(ع)، به این مسئله اینگونه اشارهمى‏نمایند:
موقعى که امام غایب از فرزندان من در پس پرده غیبت قرار گیرند... اکثر مردم دچار این توهم خواهند شد که حجت خدا از بین رفته و امامت به پایان رسیدهاست امّا سوگند به خدایى که على را آفریده است در چنین روزى حجت خدا در میان آنهاحضور دارد.
در روایت دیگر مى‏فرمایند:
صاحب‏الامر از فرزندان من است. مردمدر دوره غیبت او خواهند گفت: وى [صاحب‏الامر و امام عصر(ع)]، از دنیا رفته استوالاّ اگر زنده است پس کجاست؟
علاوه بر موارد مذکور آثار دیگرى نیز براى غیبتامام عصر(ع)، ذکر شده که در اینجا فقط به ذکر عناوین آنها اکتفا مى‏گردد.
-
مردماز یکدیگر در این دوره برائت خواهند جست.
-
مردم بى‏پناه خواهند شد و جاى امنىپیدا نخواهند کرد...
-
مردم به نزاع با یکدیگر و آب دهان انداختن به صورتهمدیگر خواهند پرداخت


آثار و نتایج غیبت امام زمان(ع

همانطور که   در ضمن بعضى از روایات قبلى هم بیان شده بود دوره غیبت امام(ع) داراى مشکلات وگرفتاریهاى فکرى و اعتقادى بسیار خطرناکى است که امروزه حداقل بخشى از آنها رابعینه مشاهده مى‏کنیم. حضرات معصومین(ع) سالها پیش از تولد امام‏عصر(ع) به اینپیشامدها و اثرات منفى آنها اشاره کرده‏اند و ارائه هشدارها این واقعیت را تأییدمى‏کند که مردم اگر برنامه‏ریزى و عملکرد مناسبى را در پیش بگیرند از همه اینگرفتاریها مى‏توانند در امان باشند والاّ دلیلى ندارد که در دهها روایت از وقایع وفجایع آخرالزمان سخن به میان آید. این مسایل مطرح شده است تا مردم پیشاپیشآمادگیهاى لازم را در خود ایجاد کنند تا گرفتار تبعات منفى این امور نشوند. درلابلاى مجموعه رهنمودهاى حضرت على(ع)، به برخى از گرفتاریها و معضلات مهم دوره غیبتاشاره شده است که در اینجا چند مورد از آنها به عنوان نمونه ذکرمى‏شود:
سرگردان شدن مردم
امام على بن ابى‏طالب(ع) در چندین روایتبه این گرفتارى اشاره دارند. در یک مورد مى‏فرمایند:براى قائم ما دوره غیبتىهست که مدت زمان زیادى طول خواهد کشید. گویى شیعیان را هم‏اکنون با چشم خود مى‏بینمکه در آن دوره همانند گله‏اى بى‏سرپرست در دشت و صحرا پراکنده شده‏اند و دنبالسرپناه و محل امن و راحتى مى‏گردند امّا آن را پیدا نمى‏کنند. اى مردم! آگاه باشیددر چنان شرایطى اگر کسى در دین خود ثابت قدم باشد و در نتیجه طولانى شدن دوره غیبتقلب او قساوت پیدا نکند در روز قیامت با من خواهد بود.
یا در سخن دیگرمى‏فرمایند:
در غیبت امام زمان(ع)، مردم آن چنان دچار حیرت و سرگردانى مى‏شوندکه عده زیادى از آنان گمراه مى‏گردند. تنها کسانى که به دامن عترت پیامبر اکرم(ص) چنگ بزنند نجات پیدا مى‏کنند و در مسیر هدایت باقى مى‏مانند.در جاى دیگرعلى(ع)، ضمن ارائه تصویرى از دوره غیبت امام مهدى(ع)، مى‏فرمایند:
فتنه‏ها ومشکلات گوناگونى در این دوره به وجود خواهد آمد. به عنوان مثال دشمنان شیعیان ازآنها بدگویى کرده، افراد فاسق و شرور به شرارت و گمراه سازى مردم از مسیر صحیحخواهند پرداخت و اوضاع به اندازه‏اى آشفته و پریشان خواهد شد که بعضى مردم دچارحیرت و سرگردانى خواهند شد.
به عبارت دیگر مردم از تشخیص راه درست عاجز خواهندبود. بدیهى است که وقتى امکان تشخیص راه صحیح مشکل بشود اغلب مردم خود به خود یا دراثر تبلیغات گوناگون دشمنان و بدخواهان به مسیرهاى انحرافى سوق دادهمى‏شوند.


مشکل شدن دیندارى
پایبندى به احکام و مقررات دینى، فضا وبستر مناسبى لازم دارد. به دلالت روایتهاى فراوان، یکى از گرفتاریهاى دوران غیبت آناست که پایبندى به ارزشهاى دینى بسیار کم خواهد شد و این مسئله ناشى از عواملى استکه کم و بیش به آنها هم در لابلاى سخنان معصومین(ع) اشاره شده است. على(ع) درروایتى مى‏فرمایند:
سوگند به خدایى که حضرت محمد(ص) را به حق براى پیامبرىبرگزیده و او را به همه مخلوقات فضیلت و برترى داده است مسئله ظهور امام‏عصر(عج) واقع نخواهد شد مگر پس از یک دوران سخت حیرانى و سرگردانى که در آن شرایط کسى جزافراد خالص و پاکیزه که یقین را با تمام وجود خود لمس کرده باشند، در پایبندى بهدین استوار و پابرجا نخواهند ماند. پروردگار عالم از چنین کسانى که با وجود آن همهنابسامانیها در دین ثابت قدم‏اند براى ولایت ما پیمان گرفته و در دلهاى آنها ایمانرا تثبیت کرده است وبا عنایات خاصى که به آنها دارد مورد تأئیدشان قرار دادهاست.
در روایت دیگر آن حضرت با تشبیه محسوسى، سختى دیندارى را در دوران غیبتبه تصویر کشیده، مى‏فرمایند:
براى صاحب‏الامر(ع) دوره غیبتى هست که در آن زمانهر کس که به دین خود چنگ بزند و در آن استوار باشد همانند کسى است که با دست خودبخواهد بوته‏هاى خار را بکند. به راستى چه کسى مى‏تواند با دست خود بوته‏هاى خار رالمس کند؟
در یکى از روایتها، امام على‏بن‏ابى‏طالب(ع)، پس از اشاره به سختیهاىدوره غیبت از نظر پایبندى به احکام دینى در ضمن تصریح مى‏کنند که همه این پیشامدهابه منظور امتحان و آزمایش انسانهاست تا میزان تقوى و ایمان آنها معلوم گردد؛ چرا کهبه یک تعبیر هدف از خلقت جهان، امتحان انسان است. آن حضرت مى‏فرمایند:
براى صاحباین امر دوره غیبتى هست که باید انسانها (افراد) در چنان شرایطى تقواى الهى را درپیش گیرند و به دین و احکام و مقررات آن پایبند باشند.
امام على(ع)، آنگاه آیهزیر را تلاوت کرده و بدینوسیله تذکر دادند که سنت دائمى خداوند؛ یعنى امتحان بشر درهمه زمانها جریان دارد و تمام پیشامدهاى دوران غیبت نیز در این راستاست:آیاگمان کردید بى‏آن‏که حوادث و وقایعى که براى گذشتگان پیش آمد براى شما پیش آید داخلبهشت مى‏شوید؟! همان گذشتگانى که آنچنان دچار گرفتاریها و مشکلات شدند که حتىپیامبر و افرادى که به او ایمان آورده بودند با خود مى‏گفتند: پس نصرت و یارىخداوند چه زمانى فرا خواهد رسید؟ آنگاه به آنها گفته شد یارى خداوند نزدیکاست.
تردید در وجود امام زمان(ع(
یکى از وقایع بسیار تلخ عصر غیبتآن است که در نتیجه نابسامانیها و شیوع فساد و بى‏عدالتى، مردم آن چنان دچار یأس وناامیدى خواهند شد که در این‏که امام معصومى در چنین شرایطى در روى زمین باشد شکخواهند کرد و با خود خواهند گفت: اگر در روى زمین حجتى از حجتهاى الهى وجود داشت درمقابل این همه ظلم و ستم که انجام مى‏گیرد ایستادگى مى‏کرد و نسبت به برطرف ساختنآن اقدام لازم به عمل مى‏آورد.

حضرت على(ع)، به این مسئله اینگونه اشارهمى‏نمایند:
موقعى که امام غایب از فرزندان من در پس پرده غیبت قرار گیرند... اکثر مردم دچار این توهم خواهند شد که حجت خدا از بین رفته و امامت به پایان رسیدهاست امّا سوگند به خدایى که على را آفریده است در چنین روزى حجت خدا در میان آنهاحضور دارد.
در روایت دیگر مى‏فرمایند:
صاحب‏الامر از فرزندان من است. مردمدر دوره غیبت او خواهند گفت: وى [صاحب‏الامر و امام عصر(ع)]، از دنیا رفته استوالاّ اگر زنده است پس کجاست؟
علاوه بر موارد مذکور آثار دیگرى نیز براى غیبتامام عصر(ع)، ذکر شده که در اینجا فقط به ذکر عناوین آنها اکتفا مى‏گردد.
-
مردماز یکدیگر در این دوره برائت خواهند جست.
-
مردم بى‏پناه خواهند شد و جاى امنىپیدا نخواهند کرد...
-
مردم به نزاع با یکدیگر و آب دهان انداختن به صورتهمدیگر خواهند پرداخت


سرد تراز برف وشیرین تر از عسل

آبی سردتر از برف و شیرین تر از عسل

مردی پارسا به حج خانه ی خدا رفته، و سفر خویش را این چنین گزارش می کند: “صحرای عربستان چون تنوری سوزنده، و هرم آفتاب، توفنده بود. از قافله عقب ماندم. راه را گم کرده و خود را تنها یافتم. تشنگی مرا از پای درآورد و نقش بر زمین ساخت. ناگهان صدایی شنیدم. چشمم را باز کردم. جوانی زیباروی از گرد راه رسید، و با چهره ای مهربان، مرا آبی سردتر از برف و شیرین تر از عسل نوشاند، و از مرگ حتمی نجاتم داد. آنگاه که رمقی گرفتم پرسیدم کیستی؟ فرمود: “من حجت خدا و بقیة الله در زمینم. همان کسی که زمین ظلم زده را، به عدل و داد زنده خواهد کرد.

من فرزند “حسن بن علی بن محمدبن علی بن موسی بن جعفر بن محمد بن علی بن الحسین بن علی بن ابیطالب     درود خدا بر تمامی آنان- هستم.”

آنگاه فرمود: چشمت را ببند و پس از لحظه ای فرمود دیده باز کن. خود را در پیشاپیش کاروان دیدم و او از نظرم ناپدید شد.

 

دو فرزند دانشمند

پدر “شیخ صدوق” یکی از دانشمندان بزرگ اسلام در قرن سوم هجری          دوران غیبت صغری- است. او سال ها از ازدواجش می گذشت ولی پدر نشده بود. نامه یی به “حسین بن روح” یکی از نایبان مخصوص امام زمان می نویسد که امام دعا کند خدا به او پسری ببخشد.

جواب نامه، چنین بود: علی بن حسین! تو از این همسر، دارای فرزند خواهی شد، ولی به زودی از زن دیگر، دو فرزند فقیه و دانشمند خواهی یافت.”

علی بن حسین، همسر دیگری اختیار می کند و خدا او را دو فرزند فقیه و دانشمند به نام های “محمد” و “حسین” می دهد که هر دو فقیهی ماهر و محدثی عالی مقام بودند.

ما را به هدیه ی او نیازی نیست

            در شهر قم مرد بزازی     از شیعیان و دوستداران امام قائم (ع)    شریکی داشت که او شیعه ی دوازده امامی نبود. از فضا پارچه ی گرانبها و جالبی به دست آنها افتاد.

            مرد شیعه به شریکش گفت: این پارچه قابلیت مولایم را دارد.

            شریکش گفت من مولایت را نمی شناسم، ولی آن را به هر که می خواهی بده. و او پارچه را برای امام زمان (ع) فرستاد.

            آنگاه که پارچه به دست امام (ع) رسید، آن را دو نیم کرد و نیمی از آن را پس فرستاد و فرمود: “به مال مخالف و غیر شیعه نیازی نداریم.”

 

دروازه ی غرب به دست او گشوده می شود

            حضرت باقر (ع) فرمود: “قائم ما نهضت خویش را از مکه می آغازد، و پرچم و شمشیر رسول خدا (ص) و دیگر نشانه های پیامبر و درخشش گفتار محمدی (ص) با اوست.”

            قلبتان به خاطر هدایت و نجات گمراهان بتپد. من شما را به سوی خدا و پیامبر می خوانم، که برنامه های قرآن را اجرا کنید. باطل را بکوبید و راه و روش پیامبر را به پادارید.

            پس از این گفتار، یارانش که 313 نفر می باشند، مانند باران های پراکنده ی پاییز، به هم می پیوندند. آنها مردانی هستند که در شب به راز و نیاز با خدا زنده اند و در روز، شیران بیشه ی شجاعتند.

            خداوند نخست “حجاز” را برای او می گشاید و او زندانیان بنی هاشم را آزاد می سازد، پرچم های سیاه کوفه به زیر می آید، و به عنوان نشانه ی بیعت، به سوی امام قائم فرستاده می شود. در این هنگامه است که امام سپاه خود را به شرق و غرب جهان می فرستد تا بیداد و بیدادگران را ریشه کن سازند، و کشورها برای او گشوده می گردد و به دست او استانبول (دروازه ی غرب) فتح می شود.”